از لذت ها لذت ببریم


وقتی کسی رو که دوست داری تماشا میکنی و اون حواسش نیست
  
از غریبه ای توی خیابان چیزی میپرسی و او با لبخند و حوصله جوابت را میدهد
 
وقتی مهمونات دستور غذایی رو ازت میپرسن که من در آوردی درستش کردی
 
 
 
وقتی هدیه ات را باز میکند و چشمهایش از خوشحالی برق میزند
 
 
 
از خیابان که رد میشوی راننده ای که حق تقدم با اوست برایت میایستد و
 با خوشرویی اشاره میکند که رد شوی
 
در گرفتاری کارهای اداری کارمندی را میبینی که با حوصله  و خوشرویی کارت را انجام میدهد
 
وقتی دیر رسیده ای و میگوید خودش هم الان رسیده است
 
 
 
صفحه پیام هایت  را باز میکنی و میبینی که از او ایمیلی داری
 
وقتی از ترس خواب ماندن و دیر رسیدن از خواب میپری و
              ناگهان به یاد میاوری امروز تعطیل است
 
لحظه راه افتادن برای سفری که منتظرش بودی
 
 
 
لذت خوردن یه فنجون چایی داغ وقتی از سرما نوک دماغت یخ زده
 
وقت حرف زدن کلمه ای را گم میکنی و او زود حدسش میزند
 

 

صبح زود خیابان از باران دیشب هنوز خیس است
 
صدای ترد برف زیر کفش هایت
 
ترکاندن حباب های نایلون های حباب دار
 
 
 
پا برهنه راه رفتن روی چمن
 
 
 
تماشای راه رفتن بچه ای که تازه راه افتاده
 
برنامه ریزی برای غافلگیری تولد یک دوست
 
ناگهان دسته ای پرنده را در آسمان آبی میبینی که با هم اوج میگیرند و چرخ                میزنند
 
 
روبروی دریا ایستاده ای ناگهان موج کوچکی ارام میرسد  به پایت
 
 
 
 
آب دادن به گلدان ها ودیدن جوانه های تازه
 

 

 
لحظه بیدار شدن از خوابی بد 
 
 
پیچ آخر جاده و سوسوی چراغ های شهر
 
وقتی اخم کرده اما نمیتواند جلوی خنده اش را بگیرد
 

 

وقتی به جای خداحافظی میگوید....میبینمت
 
 
یا وقتی احسان خواجه امیری میخونه :برام هیچ حسی شبیه تو نیست


آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

    اسما می‌گه:
    این نظر در تاریخ 1391/9/5/0 و 23:13 دقیقه ارسال شده.

    وقتی مییای دو روز سنگین و رنگین شی و بعد این پستو می خونی....

    dadash می‌گه:
    این نظر در تاریخ 1391/9/4/6 و 2:03 دقیقه ارسال شده.

    سلام دتر...دقیقا همین طوره 90% این لذتای من همین طوریه...مخصوصا آخری:
    "یا وقتی احسان خواجه امیری میخونه :برام هیچ حسی شبیه تو نیست"

    احسان می‌گه:
    این نظر در تاریخ 1391/9/2/4 و 16:42 دقیقه ارسال شده.

    من فکر می کنم وقتی انسان به درجه ای برسه که حس کنه خدا بهش توانایی داده تلاطم های زندگیش رو کنترل کنه و مسلط به اوضاع باشه از زندگی لذت میبره هر چند زندگی براش سخت باشه!

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: